۱۳۸۹ خرداد ۳۰, یکشنبه

آشناي خرداد

نخستين آشنايي ام با او درچهارم خرداد بود. ميانه ي همان ايام سال 78 كه گرمي مراسم جبهه متحد دانشجويي در دانشگاه تهران داغي هواي خرداد را ازياد مي برد. محوطه داخلي سردر دانشگاه مزين به جمعيت پرشور و جوان بود. وزارت كشوربرخلاف سال پيش اين بار ازدادن مجوز تجمع درخارج دانشگاه عقب نشست تا مبادا ميتينگ پارك لاله تكرار شود.اين بود كه دانشجو به ماواي خود يعني دانشگاه شتافت. اما اخلال طلبان صحبت درون خانه را هم تاب نياوردند. هنگام قرائت قطعنامه همان افراد هميشگي به تريبون جمع كه عبارت ازيك چارپايه و بلندگوي دستي بود هجوم بردند. درآن گيرودارو هنگام پراكنده شدن جمعيت احساس كردم حلقه اي ازافراد مرا درمسير همراهي مي كنند. برخي راپيش از اين نديده بودم اما چنان صميميتي درصحبت هايشان بود كه گويي سالهاست با هم هستيم. سعيد يكي ازهمان حلقه بچه هاي پرشورو با نشاط بود.
از آن پس آنها مدام به ما سر مي زدند و اشتياق فراواني به فعاليت داشتند. مدتي بعد سعيد ودوستانش با همت وتلاش خود تشكلي را به نام سازمان دانش آموزي پيشگامان آزادي بنا نهادند. گويي مي خواستند مصداقي برسرود يار دبستاني باشند.
آنگاه كه سرزدن سپيده ي 18تيربه فرجام غروب 23 تيرنشست بسياري ازاعضاي دانشجويي ما بازداشت شدند. اما اين گروه نو پاي دانش آموزي ازجمله كساني بودند كه براي آزادي مان به تب وتاب افتادند. بعدها سعيد درد دل هاي فراواني از بي مهري برخي افراد درآن روزگار سخت را بازگو كرد.آنها با صداقت و بي پيرايگي خودشان همه كساني را كه داعيه دمكراسي دربازار سياست سرمي دادند را همسو مي پنداشتند اما واقعيت هاي موجود تلخي خود را به آنها چشاند. به عنوان نمونه وقتي براي درج مطالب مربوط به دربند شدگان 18 تيرنزد مديريك روزنامه اصلاح طلب رفتند پاسخي شنيدند كه تصورمي كنم تا آخر از ذهن او محو نشد.
اسفند ماه آن سال مهندس طبرزدي با همراهي نويسندگان هفته نامه پيام دانشجو انتشارروزنامه گزارش روز را بدست گرفت. دوستان دانش آموزي بازهم در اين كار تكاپوي چشمگيرداشتند. تا اينكه سال 79 آمد.در ماه ارديبهشت گزارش روز به همراه شماري از روزنامه ها توقيف شد وخردادي ديگر كه اين بار اجازه شروع مراسم هم نيافتيم و شماري به عنوان تجمعي كه برگزار نشد دستگيرشدند.
درست درخاطرم نيست روز آزادي سعيد يا ايام بازداشت او بود كه به خانه پدري اش درنازي آباد رفتيم. خانه اي محقر اما سرشارازفضاي صميمي، سعيد ازهمان ابتدا كه شناختم ذوق هنري داشت و بعد ها تصميم گرفت ازعرصه سياست به عرصه فعاليت هنري كوچ كند.
سال ها بود كه سعيد و آن حلقه دوستانش را نديدم. هرچند گاهي دورا دور خبرهايي بگوش مي رسيد. با هر خبر، آن ايام به ياد ماندني جان مي گرفت و با اين ياد دوستان چقدر شاد مي شدم...تا اينكه خبرآخر آمد. چه تلخ بود. شنيدم هفته گذشته سعيد كاشيلو در اثرعارضه قلبي جان داد. درسن 32 سالگي ، گويا قراراست فردا(اول تير) درسالن تئاترشهرتهران اجرايي را به ياد او به صحنه آورند.
و اينگونه شد، آشنايي كه درخرداد يافتم درخرداد ازدست رفت. يادش گرامي.

۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه

طبرزدی اسم رمزآزادی



اگر به کاروان کوشندگانی که درداخل کشور عمرخود را صرف مبارزه نموده اند چشم بدوزیم ، به درستی چهره هایی ممتازازدیگران را دراین صف پرافتخار خواهیم یافت. درواقع دردوران کنونی حشمت اله طبرزدی یکی از شاخص ترین این چهره هاست. اما چه ویژگی هایی است که از طبرزدی مبارزی برجسته ساخت.
شجاعت یکی ازاین صفات درخشان است. درروزگاری که دراین بوم وبرروزنامه خوانی به دلیل خالی شدن صفحات جراید ازحقایق موجود جامعه و فقدان محتوای آگاهی بخش، از سوی بخش قابل توجهی ازملت بایکوت شده بود، او با شجاعت هفته نامه ای منتشرکرد که برکشیدن پرده های تزویرازسیمای باند قدرت درجای جای آن نموداربود. پیام دانشجوی طبرزدی فساد ژرف اما پنهان اقتصاد حاکم را برملا ساخت و این تلنگری شد تا ساختاری که موجد این اقتصاد و پیامد های آن است مورد مداقه روشن اندیشان جامعه قرار گیرد. قلم شجاعانه طبرزدی اقبال توده ها را به سوی مطبوعات بازآورد و این مهم زمینه سازروی آوری کوشندگان سیاسی و اجتماعی خواهان تغییربه این عرصه گشت تا با زایش عصرمطبوعات مستقل استقراررکن چهارم دمکراسی را پی جویند.
پیشتازی درخود انتقادگری خصلت دیگری است که چهره ممتازاورا نمایاند. به عنوان نمونه درپی آشکار شدن نارسایی ها وبن بست های ایدئولوژی نگری داوطلبانه به شکستن این حصاراقدام نمود وبعلاوه نسبت به ایامی که اینگونه می اندیشید بی پروا به نقد نشست. تا جاییکه با صدورچند بیانیه تحت عنوان ناگفته ها درسال 76 برخی ازاصلاح طلبان اورا متهم به خود زنی کردند.

قدرت تشخیص سیاسی ، بسیاری ازکسانی که تحلیل ها وراهبردهای او طی ده سال اخیررا تند روی، انتظارات غیرواقعی از جامعه ویا برخلاف مصلحت جامعه مدنی تلقی می کردند طی 7 ماهه اخیردرعمل ازهمان مسیرگذرکردند. آنها راهبرد صندوق رای را درسایه ساختارحاکم راه نجات می دانستند وخیابان را بیراهه اما انتخابات 88 نشان داد که درجامعه ما کدام تحلیل برای گذارازحاکمیت توتالیتربه حاکمیت دمکراتیک واقعی تراست.
طبرزدی با دریافت ناکارآمدی حاکمیت دینی درپاسخگویی به نیازهای زمان به درستی برمشی سکولار وتفکیک نهاد دین ازنهاد دولت پای فشرد و آن دسته ازرهبران حرکت های مدنی که اورا به نشناختن درست بافت جامعه و عدم توفیق این سمت گیری متهم می نمودند درماه های اخیربه عینه دیدند که توده ها درراهپیمایی های خود شعارمی دادند: «شعارملت ما دین ازسیاست جدا» و آنگاه که برخی رهبران اصلاحات سخن از«جمهوری اسلامی» به میان آوردند مردم درراهپیمایی ها بازهم «جمهوری ایرانی» را فریاد زدند. آنهایی که درپاسخ به شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» دانشجویان دانشکده فنی گفتند کدام زندانی سیاسی ؟ امروز یگانه خواسته خود را آزادی این زندانیان بیان می کنند و همانان تا یک سال پیش تغییرقانون اساسی را خیانت می دانستند اما امروزآن را وحی منزل نمی دانند. طبرزدی ازمعدود رهبران مبارزه بود که به لحاظ تشخیص صحیح سیاسی ازهمه این آزمون ها سرفراز بیرون آمد.
پرداخت هزینه ، تا دو سال پیش کمترمبارزی بود که به زندان اوین گرفتارشده اما آشنایی تنگاتنگ با طبرزدی نداشته باشد این نه فقط به دلیل 7 سال حبس اوبود که دوسال قبل پایان یافت واینکه هرمبارزی که به زندان اوین می رفت پیش ازهرچیزسراغ اورا می گرفت بلکه درخارج اززندان نیز او ازمعدود افرادی بود که برای رساندن صدای تمامی زندانیان فارغ ازنوع فکرسیاسی وعقیدتی تلاش وافرمی نمود. بهمین جهت تلفن منزل اودربسیاری ازاوقات شبانه روز میهمان صدای یک زندانی بود.
طبرزدی درزندان هایی که بود ازاوین، توحید جمهوری اسلامی(کمیته مشترک ضد خرابکاری زمان شاه)، زندان عشرت آباد و... به رغم تحمل سختی ها درزمره مبارزینی بود که هیچگاه به اعترافات نمایشی تن نداد. و نه تنها خود مدام دربستر مبارزه زیست بلکه اکثر افراد خانواده اش نیزدرتحمل رنج مبارزه شریک بوده اند.
به رغم آنکه برخی از افرادی که هزینه های کمتری درمبارزه متحمل شدند ازسوی مجامع گوناگون بین المللی به دریافت جایزه های متعدد نایل آمدند طبرزدی از معدود چهره هایی است که اعتقادی به رایزنی با آن مجامع دراین خصوص نداشته و ازهمین روی تا به امروز هیچ تقدیری ازوی نشد.
طبرزدی براین باوراست که مردم ایران شایسته ترین افراد برای تقدیرکردن فرزندان مبارزه اند و بدرستی هرگاه محصول کاراو نظیرنشریه پیام دانشجو،هویت خویش یا گزارش روزبه جامعه عرضه شد بیشترین استقبال ازاوگردید. به نحویکه به گفته مسوول خرید کاغذ پیام دانشجو درآن دوران کسادی مطبوعات هرگاه پیام دانشجو توقیف می گردید یا بازنشرمی یافت به دلیل حجم کاغذ مورنیاز این نشریه بهای بازارکاغذ جابجا می شد. یا زمانی که هویت خویش منتشرشد ازشهرستان ها خبرمی رسید به دلیل اتمام نسخه های آن مردم ازبرخی صفحات نشریه کپی می گرفتند ودست به دست می چرخید.
اینها شمه ای ازویژگی های طبرزدی است مردی که بیش از30 روز قبل درخانه مسکونی اش بازداشت شد وتاکنون اطلاعی ازاتهام اودردست نیست. ازهمین جهات به نظر می رسد دفاع ازطبرزدی دفاع ازیک فرد نیست دفاع ازیک مسیرمبارزه است. دفاع ازآزادی همه زندانیان سیاسی است .دفاع ازاسم آزادی است.